ساحل عاشقی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندها
آمار وبلاگ
سه شنبه 89 اسفند 10 :: 7:14 عصر :: نویسنده : تک ستاره
زندگی بدون عشق مثل استفاده از تنفس مصنوعی است. عاشق شدن، دوست داشتن نیست عشق چیست؟ بسیاری مردم با کشش و جذب به همدیگر مواجه شدند اما از آن ببعد شادتر زندگی نمی کنند چرا؟ چون بیشتر آنها کشش را با معنی عشق اشتباه گرفتند. در مورد عشق مطالب زیادی وجود دارد اما این مطلب در اینجا صحیح تر به نظر می رسد. بیایید توضیحی در مورد عشق دهیم. وقتی کسی را دوست دارید ارزش زیادی برای آن شخص قائلید چون انتخابی کرده اید و برای افزایش این علاقه و عشق راههایی را پیشنهاد می کنید. همچنین آسایش و پیشرفت را در بالاترین الویت انتخاب دوست و عشقتان قرار می دهید. بله این یک انتخاب است و نیاز به جمع آوری اطلاعاتی دارید که نیاز به صرف زمان دارد. پس دلایل و چیزهای زیادی بعنوان اولین نشانه عشق وجود ندارد. اگر چه در این نمونه منظور از پیشنهاد راهکارهایی از سوی شما به این معنی نیست که فداکاری کنید یا از ابتکارات و تجارب دیگران محروم بمانید. اکثر مردم «عشق ورزیدن» را به همراه «کمک از تجارب دیگران» بیان می کنند. اما روانشناسان آشنا با رفتارهای انسانی، فهمیدند که «عشق ورزیدن» معنای دیگری دارد. زمانی که عشق می ورزید زندگی و شادی را بالقوه تجربه می کنید. از اینرو کسانی که عشق به دیگران می ورزند، باارزش ترین هدیه ای که می بایستی ارائه دهند: شادی، فهم و عشقشان برای زندگی است. برای دیگران این چیزها باارزش تر از پول است، و هنوز آنها مایل به عشق ورزیدن بطور رایگان و آزاد هستند. پس اتفاق عجیبی می افتد. با عشق ورزیدن، زندگی دیگران را با شادی، سرزندگی و فهم یا درک که بخشی از وجود آنهاست، پر می کنند. زمانی که همه این چیزهای خوب زندگی شخص را ارتقا داد، شخص آن احساسات را بروز می دهد، شادی تولدی نو می بخشد که می تواند بین هر دو آنها تقسیم شود. بنابراین با عشق ورزیدن، مردم به طور غیرارادی عشق را دریافت می کنند، ولو اینکه آنها با این قصد و غرض عشق نورزیده باشند.
چرا ما به عشق نیاز داریم؟ «بزرگترین چیزی که تا کنون یاد گرفته ایم عاشق بودن و عشق ورزیدن است.» نات کینگ، میلز دیویس. از لحظه ای که متولد شده ایم و حتی قبل از آن، طبیعت برای ما زمینه عشق ورزی مادر را فراهم آورده است. بدون آن عشق، زنده ماندن ما غیر ممکن بنظر می رسد. عشق مادر مترادف مراقبت، حمایت و پرورش کودک است. ارتباط ما با «مادر» اولین درک ما از عشق است. همانطور که در جریان زندگی پیشرفت می کنیم یاد می گیریم که عشق به معنی حفظ و مراقبت از آسایش خودمان است. عشق خالص مادر نشانه ای از عشق زیستن است، عشقی که هدفی جز زنده ماندن ندارد. بعضی مردم می خواهند که از این نوع عشق در روابط و مراحل دیگر زندگی خود مثل سنین بلوغ نیز داشته باشند. یکی از دوستان من بیان می کرد که مادرش به او گفته هر وقت زنی را پیدا کردی که مثل مادر به تو عشق بورزد، همچون مادری که وجود و زندگی اش را نثار فرزندش می کند، فوراً با آن زن ازدواج کن. دوستم نزدیک به 50 سال دارد و هنوز ازدواج نکرده است. عشق مادر ذاتاً یک طرفه است، گذشته از دریافتهای جانبی که دارد، ولی عشق بخشیدن او یک طرفه است. اما در تصور متعارف از عشق، طرفین متقابل، بخشیدن و دریافت عشق را تقسیم می کنند. همه می دانیم در روابط بهره برداری، هر دو شریک بهمدیگر نیاز دارند، «بهره بردار» نیاز به کسی دارد که از او بهره برداری کند و «وابسته» نیاز به بهره برداری دارد. در چنین روابطی وابستگی متقابل تا وقتی که طرفین وجود داشته باشند، ادامه می یابد. برخلاف روابط مادر و بچه که این روابط نابرابر است. همراهی و یاری بدیهی است که همراهی نیاز اساسی در زندگی است، انسانها همیشه نیاز به همراه و یاور را ابراز می کنند. افراد حداقل نیاز به یک فردی دارند که صمیصیت و ارزشهای مهم زندگی را با آنها تقسیم کنند. همچنین مردم نیاز به دریافت چیزهایی دارند که به افراد ارزش دهد، چیزهایی که خوشی و شادی ببخشد، چیزهایی که بتوانند دوست داشته باشند و در نهایت دلیلی برای زندگی به افراد دهد. دیده ایم افرادی که کسی را برای دوست داشتن ندارند و حقیقتاً خود را تنها می بینند، حیوانات یا گیاهانی را در منزل خود نگه داری می کنند. بخاطر داشته باشید که یک گیاه سالم با اینکه می تواند سموم را از هوا جذب کند و هوای سالمی را در اختیار قرار دهد اما به تنهایی نمی تواند زندگی خوبی را به ارمغان آورد.
موضوع مطلب : |
||